چند ماهی بود که در جریان توقف خط تولید شرکت، از کار بیکار شده بود و برای فرو نریختن آرامش خانواده در این اوضاع اقتصادی، مسأله را از آنان مخفی نگه داشته بود.
هر روز صبح علی الطلوع از خانه بیرون می زد و تا پایان شیف کاری در خیابان های شهر وقت می گذراند و به دنبال چاره می گشت.
از همان زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، یک جانبه از برجام خارج شد و رسما اجرای تحریم ها علیه ایران را وعده داد، مدیر شرکت خودروسازی ایی که محمد در آن مشغول به کار بود، به سرعت شروع به واردات قطعات خودرو کرد تا در جریان دعواهای ی، شرکتش دچار آسیب کمتری شود. او این کار را نشانه تدبیر و دوراندیشی عمیق و سرعت عمل در پیشگیری از عواقب تحریم ها عنوان می کرد اما حالا
حالا چند ماهی بود که خط تولید متوقف شده بود، شرکای خارجی پا پس کشیده بودند، واردات قطعه به خاطر نبود مبادلات بانکی و تحریم ها، به سختی و با صرف هزینه های گزاف صورت می گرفت، تعداد زیادی از کارگران از کار بیکار شده بودند و وضعیت شان نامعلوم بود. کاری هم از دست کسی بر نمی آمد.
برای تداوم تولید و در آمدن از این وضعیت، یک راه، بیشتر باقی نمانده بود: " داخلی سازی قطعات وارداتی"
اما داخلی سازی هم فرآیندی پیچیده داشت و زیر ساخت های متعددی می طلبید.
چه باید می کردند???
ادامه حیات، چاره ایی جز شروع به کار نداشت. باید همه و همه، دست به دست هم می دادند تا مانع تعطیلی خط تولید شوند. خودرو سازان، قطعه سازان و شرکت های دانش بنیان، همه، پای میز کار آمدند. این بار، به جای سرعت عمل در واردات، در جهت تولید و داخلی سازی قطعات سبقت گرفتند و توانستند بار دیگر شعار " ما می توانیم" را محقق نمایند. (1) آری، عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
پی نوشت:
1). مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل " ما می توانیم " عامل عزت و پیشرفت ایران در همه عرصه ها ( بیانیه گام دوم، ص 5 )
#گام_دوم
#اصل_ما_میتوانیم
#بیانیه_گام_دوم_انقلاب
درباره این سایت